حیف نون میره خواستگاری ، پدر دختر از حیف نون می پرسه : شما سیگار که نمیکشین !
حیف نون : سیگار نه به اون صورت ! مگه روزهایی که مشروب بخورم !
پدر دختر : مگه شما مشروب هم می خورید !؟
حیف نون : نه به اون صورت ! مگه روزهایی که تریاک دم دستم نباشه !
پدر دختر : یعنی شما تریاک هم می کشید !؟
حیف نون : نه به اون صورت ! فقط روزهایی که همسرم خونه نباشه تفریحی می کشم !
پدر دختر با عصبانیت می پرسه : ببخشید مگه شما قبلا ازدواج هم کردید !؟
حیف نون حول میکنه و میگه : به جون ۲ تا بچه هام نه !!!
حیف نون در حالی که مجروح روی تخت بیمارستان خوابیده بود به دوستش میگه : همه بهم میگفتن یروزی همسرت تو رو ول میکنه اما من فکر نمیکردم از طبقه سوم این کار رو بکنه !
همسر حیف نون : عشقممم ! الان که دارم خودم و تو آیینه میبینم احساس می کنم خیلی زشت و چاق به نظر می رسم ! اینطور نیست به نظرت !؟
حیف نون : خیلی فوق العاده اس !
همسر حیف نون : واااای راست میگی عشقممممم …
حیف نون : معلومه عزیزم ! من همیشه بینایی و دقت نظر فوق العاده ات رو تحسین می کنم !
سایتی پر از سرگرمی و عالی پر از نشاط بدو بیا
سایتی پر از سرگرمی و عالی پر از نشاط بدو بیا
سایتی پر از سرگرمی و عالی پر از نشاط بدو بیا
سایتی پر از سرگرمی و عالی پر از نشاط بدو بیا
سایتی پر از سرگرمی و عالی پر از نشاط بدو بیا